همین چند وقت پیش بود که جناب ناتانیاهو طی تصریح حکیمانه ای در شبکه فخیمه بی بی سی ادعا کرد که ساکنین سرزمین ایران فاقد آزادی هستند . شاهد مدعایش هم این بود که مردم در ایران نه اجازه بر تن کردن شلوار جین دارند نه گوش دادن به موسیقی غربی .
این ادعا به قدری بی اساس بود که بیشتر به نظر رسید جناب ناتانیاهو قصد شوخی داشته است تا اتهام و تخریب . و شاید همین مضحک بودن این ادعا بود که موجب شد جریان جدیدی در فضای مجازی راه بیافتد . هر کس به وسع اندوخته ی طنز و حکمت خود از دری به پاسخگویی به این سخنان سخیف و بی پایه وارد شد . اما در این میان گروهی هم برای آنکه ثابت کنند ناتانیاهو بی اساس سخن گفته سعی به اثبات این امر داشتند که "ما همه جین می پوشیم!"
پوشاندن شلوار جین بر تن مجسمه یک سرباز هخامنشی ، راه اندازی "کمپین ایرانی های جین پوش "، پیشنهاد جایگزینی شلوار جین با شلوار شش جیب بسیجی ها و انتشار تصاویر شهدا و رزمندگان دفاع مقدس در پوشش شلوار جین از جمله این موارد بود .
و در این میان کمتر دیدیم که کسی بپرسد اصلا چرا باید شلوار جین بپوشیم و مگر شلوار جین و موسیقی غربی حاوی چه چیزهایی است که استفاده از آنها نشان دهنده آزاد بودن افراد است .در واقع بیشتر معترضین به این گفته ی ناتانیاهو ،لزوم پوشیدن شلوار جین را به عنوان یک پیش فرض پذیرفته بودند و تنها می خواستند دروغ بودن ادعای ناتانیاهو را ثابت کنند.
و این اولین باری نبود که برخی از فعالان فرهنگی جامعه در پاسخ به یک شبهه فرهنگی به جای دفاع شجاعانه از ارزش های نهادینه خود ، با عقب نشینی از خطوط قرمزخود در قالب دفاع ، آلت دست مهاجمین می شوند .
جایگزین کردن تی شرت ها ی تنگ بدن نمای دارای تصاویر مستهجن با همان تی شرت ها البته اینبار با تصویر شهدا و عبارات مقدس و اذکار ، شایع کردن مانتو های تنگ و کوتاه زیر چادر به جای مانتو های بلند و گشاد در جهت بروز کردن چادری ها و نجات آنها از تهمت "امل" بودن ! جرح و تعدیل چادر پوشیده ایرانی و اختراع مدل های شنل دار و مانکنی در جهت محبوب کردن پوشش چادر ، افراط در ارائه نحوه پوشیدن روسری تا جایی که شال و روسری دیگر کار کرد حجاب بودن خود را در بعضی موارد از دست داده است و بسیاری موارد دیگر نمونه هایی از این جریان است . جریانی که نه تنها باعث جذب طیف مقابل نمی شود ، بلکه دیگرانی را که آلوده آن طیف نشده اند هم از حدود خود عقبتر می کشد .
در واقع ما در صحنه نبرد فرهنگی اغلب دچار نوعی انفعال هستیم و این انفعال ناشی از عدم اعتماد به نفس و در برخی مواقع عدم آگاهی به مفهوم حقیقی ارزش های خودمان است .
برای همین است که در حالی که غربی ها با افتخار پوشش حجاب را در کشور های پیشرفته خود ممنوع می کنند، پوشش های سنتی فرهنگ های دیگر مثل سرخ پوست ها ، عربها ، آفریقایی ها و ... را در فیلم ها و رسانه های خود به راحتی به ریشخند و سخره می گیرند و شبانه روز در رسانه های خود پوشش مورد تعریف خود را به عنوان پوشش برتر معرفی می کنند ، ما از تهمت نپوشیدن شلوار جین احساس سر افکندگی می کنیم و برای سر فراز نگه داشتن خود مفتخر می شویم که اعلام کنیم نه تنها ما، که هفت جد و ابائمان هم شلوار جین می پوشیدند و عملا با این کارمان با تن دادن به فرهنگ مجعولشان آنها را برای رسیدن به هدف مطلوبشان یاری کرده ایم .
برای رهایی از این روند انفعالی شرط اول واقف شدن بر اصول فرهنگی خودمان است که این وقوف و آگاهی روح اعتماد به نفس را در کالبد جامعه می دمد . جوان مسلمان ایرانی اگر ارزش فرهنگ حیا و عفاف را به درستی درک کند و بفهمد که ماحصل این فرهنگ چه میزان از نورانیت و توانایی های روحی را به وی می بخشد و بداند که این شلوار های جین تنگ ، این تی شرت های بدن نما ، این کفش های پاشنه ده سانتی براق ، این ساپورت های چسبان و بسیاری از مصادیق اینگونه چه ضربه ای به فرهنگ حیا و عفاف جامعه می زند ، هرگز تن به اسارت این پوشش نمی دهد .
فعالان فرهنگی ما به جای بسنده کردن به بخشیدن رنگ و بوی "اسلامی – ایرانی" به واردات منحط غربی اعم از پوشش و تولیدات رسانه و مفاهیم ، می بایست قبل از هر چیز به گنجینه غنی فرهنگ خودمان مراجعه کرده و ارزش ها ی گرد و خاک گرفته را از گوشه پستو ها و کتابخانه ها به متن جامعه بیاورند که هر جا این اتفاق افتاده است نه تنها جوانان ایرانی ، بلکه جوانان حقیقت اندیش غربی هم در آن سر دنیا به داشتن و تلبس به این ارزش ها بالیده اند .
--------------------------------------------------------------------------
پ.ن: لینک این مطلب در سایت با حجاب